شهادت نردبان آسمان بود شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را چرا بستند راه آسمان را
مرا پایی به دست نردبان بود مرا دستی ز بام آسمان بود
شهید
تو بالا رفته ی من در زمینم برادر روسیاهم شرمگینم
من آخر طاقت ماندن ندارم خدایا تاب جان کندن ندارم
دلم تا چند با رب خسته باشد در لطف تو تا کی بسته باشد
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم بیا این بار محکمتر بکوبیم
بکوب ای دل مشو نومید از این در بکوب ای دل هزاران بار دیگر
دیگه نمی تونم ادامه بدم...
یا علی